یکی از انگیزه های پوشش ابراز صداقت در دوستی با خداونـــد است. لابد تا به حال بارها شاهد بوده اید که افرادی به خودتان و یا دیگران ابراز علاقه و ارادت کرده و گاهی الفاظی نظیر چاکرم،مخلصم،فدایت شوم و عزیزم،قربانت شوم و ... استفاده کرده اند، اما فرض کن که روزی به یکی از این افراد بگویی من مبلغی پول لازم دارم،در جوابت بگوید:شرمنده ام اتفاقاً من هم می خواستم همین درخواست رو از تو بکنم و بار دیگر و بارهای دیگر از انجام خواسته ات سرباز زند و تنها به همان چاکرم و فدایت شوم اکتفا کند! قضاوت تو در باره ی او چیست؟ آیا در دل نمی گویی این چه دوستی ای است که از زبان فراتر نمی رود؟
اکنون درباره ی رابطه خود با خدا بیندیش! ما به خدای مهربانمان اظهار بندگی و اطاعت و دوستی می کنیم اما نشانه ی صداقت در این دوستی انجام کاری است که او می پسندد. بهترین انگیزه برای پوشش تو همین است که بخواهی به پروردگار خودت اظهار محبت کنی و صداقت خود را با گردن نهادن به خواسته او ثابت کنی،پس بیاییم با خدا پیمان دوستی ببنیدم،بیایید برای استقبال از تنها معصوم باقیمانه عالم خود را آماده کنیم.
پ.ن 1: رحمت خداوند دو گونه است: یکی رحمت عـام خدا است که شامل دوست و دشمن، مؤمن و کافر، نیکوکار و بدکار می باشد. و می بینیم که شامل تمام موجودات(جاندار و غیرجاندار) می شود. و همه ی نعمت ها را از ابتدا به آنها داده است. رحمت دیگر خداوند رحمت خـاص اوست. این نوع رحمت ویژه بندگان صالح و فرمان بردار و مؤمنان اوست، زیرا آنها به حکم ایمان و عمل صالح، شایستگی این را یافته اند که از رحمت و بخشش و احساس خاصی که آلودگان و تبهکاران از آن بهره ای ندارند برخوردار شوند. پس در ابتدا این رحمانیت خداوند است که شامل حال همه ی ما می شود، و رحیمیت خداوند مخصوص مومنان واقعی است، آنهایی که اگر به عبادات مشغول می شوند مانند یک مومن واقعی هستن و بر اساس ارتباطشان با خداوند، رفتار و کردار و اخلاقشان شکل می گیرد.
پ.ن 2: اینکه خداوند وعده ی ببخش گناهان را در ماه رمضان و شب های قدر و یا ایام خاص به انسان می دهد نباید باعث شود که به هرشکلی که خواستیم در ظاهریک عبادت کننده دربیاییم و انتظار داشته باشیم خداوند با ما مانند مومنان واقعی باشد و هرلطفی درحق آنها دارد با ما هم چنین باشد.چرا که همان اندازه که صداقت خود را اثبات کنیم همان اندازه پاداش می بریم.هر چند در چنین ایامی همه ی بندگان بخشیده می شوند اما درصورتی دوباره مورد غضب خداوند قرار نمی گیرند که بر استغفار خود بمانند و گناه را تکرار نکنند. چطور ممکن است ما با اخلاص و تقرب به خدا دعا بخوانیم اشک بریزیم اما کوچکترین تغییری در خود نبینیم؟! پس مشخص است که دعا و ناله و زجه های ما به درگاه خدا مقطعی است و مخصوص زمان مشخص! نه اینکه درکل زندگی ما تاثیری داشته باشد.ما وقتی می توانیم از خدا انتظار رحمت و بخشش خاص داشته باشیم که ثابت کنیم با او صادق هستیم و اعمالمان تحت تاثیر عباداتمان قرار بگیرد.به فرموده ی آیت الله بهاءالدینی (ره): اگر میخواهید بدانید نماز شما مورد قبول است ببینید نماز شما جلو فساد،تباهی، دروغ و منکرات، را می گیرد یانه، کار نماز این است؛ همان طور که آتش می سوزاند، و آب خاموش می کند، نماز انسان را از منکرات نجات می دهد، آن زمان که انسان به فکر منکرات افتاد اگر دید نمازش مانع دروغ گفتن اوست و نماز به وی گفت تو نماز می خوانی و عبادت خدا می کنی این کار را نکن و او این کار را نکرد نمازش مورد قبول است.